Thu, 17 Oct 2024پنجشنبه 26 مهر 1403
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 8874382
 
 
 

 پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (يا معشر الشباب من استطاع منکم الباءة فلتزوج، فإنه أغض للبصر و أحصن للفرج، و من لم يستطع فعليه بالصوم، فإنه له وجاء) «اي جماعت جوانان هر کس از شما توانايي ازدواج را دارد ازدواج کند؛ زيرا ازدواج بهتر چشم را (از حرام) مي‌پوشاند و بهتر فرج را (از حرام) محافظت مي‌کند، و کسي که نتوانست (ازدواج کند) بايد روزه بگيرد؛ چون روزه شهوت جنسي او را کم مي‌کند».متفق عليه: بخاری (5066)، مسلم (1400)

******************

از ابوهريره روايت است که: (أن امرأة جائت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقالت : يا رسول الله، إن زوجي يريد أن يذهب بابني و قد سقاني من بئر أبي عتبة، و قد نفعني. فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم  : هذا أبوک، و هذه أمک، فخذ بيد أيهما شئت. فأخذ بيد أمه، فانطلقت به) «زني نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  آمد و گفت : اي رسول خدا! شوهرم مي‌خواهد پسرم را از من بگيرد در حالي که پسرم از چاه ابي عتبه برايم آب آورده و به من کمک کرده است. پيامبر صلی الله علیه وسلم  به پسر فرمود : اين پدرت است و اين هم مادرت، دست هر کدام از آنها را که مي‌خواهي بگير، پس دست مادرش را گرفت، پس مادرش او را با خود برد».ابوداود (2260)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است که زني گفت: اي رسول خدا! شکمم ظرف حمل اين پسر بود، و پستانهايم برايش شيردان و آغوشم مأواي او بود، پدرش مرا طلاق داده و مي‌خواهد او را از من بگيرد. پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (أنت أحق به مالم تنکحي) «تا زماني که ازدواج نکني تو سزاوارتر به پسرت هستي».ابوداود (2259)

******************

از ابن عباس رضی الله عنه  روايت است : زن ثابت بن قيس بن شماس نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  آمد و گفت : اي رسول خدا! من نسبت به دين و اخلاق ثابت ايرادي ندارم، ولي از کفران و ناسپاسي با او مي‌ترسم – چون او را دوست ندارم - پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (فتردين عليه حديقته) «آيا باغش را به او پس مي‌دهدي؟ گفت : بله، پس باغ را به او پس داد، پيامبر صلی الله علیه وسلم  به ثابت دستور داد تا از او جدا شود».بخاری (5276)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (ثلاث جدهن جد، و هزلهن جد : النکاح و الطلاق و الرجعة) «سه چيز است که شوخي و جدي در آنها، جدي است : نکاح، طلاق و رجوع کردن».ابوداود (2180)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

توجه به بچه در شش سال اول زندگی

توجه به بچه در شش سال اول زندگی

اولین مرحلۀ حیات بچه، یعنی شش سال اول زندگی او از خطرناکترین و مهمترین مراحل می‌باشد؛ زیرا در ساختار وجود بچه و شخصیتش بسیار تأثیر دارد. در این سن و سال هرچهدر ذهن بچه رسوخ کند آثارش به وضوح و آشکار در دوران رشد و نمو و خصوصاً وقتی که به سن بزرگسالی می‌رسد ظهور می‌کند. لذا مربیان و والدین باید در این سن بسیار به بچه اهتمام بورزند. آنچه واجب است که والدین در این مرحله رعایت کنند و مدنظر داشته باشد عبارتند از:

1-                    مهر و محبت کردن به طفل از جانب والدین خصوصاً مادر. این نکته واجب و ضروری است تا طفل محبت دیگران را یاد بگیرد. اگر چنین محبتی را احساس نکند، یک بچه خودپسند بار می‌آید و به نسبت دیگران بی‌محبت و بی‌توجهمی‌شود.

مادر مسلمان باید نیاز بچه را درک کند و هیچ چیز او را از اینکه به بچه‌اش مهر و محبت به خرج دهد، منع نکند و سرپرستی او را به خوبی رعایت کند؛ زیرا اگر از این نکته کوتاهی کند تمام وجود بچه را نابود کرده و به فساد کشانده است. مهر و محبتیکه خداوند با حکمت و رحمت خودش در دل مادر نهاده به حالت ناگهانی منفجر می‌شود و نیاز بچه‌اش را برطرف می‌کند و جوابگوی نیازهای اوست[1].

این بدان معنی نیست‌که چیزی تغییر پیدا کند. بچه دریافت می‌کند و یافته‌های خود را جمع‌آوریمی‌نماید حالا چه بدون آگاهی و درک کامل باشد و یا نباشد. از تمام چیزهایی‌که در اطرافش می‌بیند و یا می‌شنود با علم و آگاهی کامل باشد و یا نباشد کورکورانه تقلید می‌کند[2].

2-                    بچه را به آداب‌های عمومی عادت دهد تا در برخوردشبدان‌هاملتزم باشد و آن‌ها عبارتند از:

الف: به فرزندش یاد دهد که گرفتن و بخشیدن و خوردن و نوشیدن را با دست راست انجام دهد و وقتی که با دست چپ غذا خورد به یادش بیاورد و به نرمی و آرامی لقمه‌اش را به دست راستش بدهد.

ب: به فرزندش یاد بدهد که در پوشیدن، طرف راست را بر چپ مقدم نماید. یعنی وقتی که لباس و یا پیراهن و یا چیز دیگری می‌پوشد از طرف راست شروع کند و وقتی که لباسش را بیرون می‌آورد از طرف چپ بیرون آورد.

ج: او را از اینکه روی شکم بخواباند نهی کند و کاری کند که او را برطرف راست خوابیدن عادت دهد.

د: او را از پوشیدن لباس و یا شلوار کوتاه برحذر دارد تا به پوشیدن عورت عادت کند و از ظاهر کردن آن حیا کند.

3-                    او ار از مکیدن انگشتان و خوردن ناخن‌هایش منع کند.

4-                    او را به میانه‌روی در خوردن و نوشیدن عادت دهد و از پرخوری برحذر دارد.

5-                    او را از بازی کردن با بینی خود باز دارد.

6-                    او را عادت دهد که در ابتدای غذا خوردن بسم‌الله بگوید.

7-                    او را عادت دهد که از جلو خودش غذا بخورد و به غذای دیگران دست دراز نکند.

8-                    به دیگران و غذای آن‌ها چشم ندوزد.

9-                    او را عادت دهد که به سرعت غذا نخورد و خوب غذاهایش را بجود.

10-                او را عادت دهد که هرچه موجود و حاضر است بخورد و آرزوی چیزهایی که نیست، نکند.

11-                او را به مسواک زدن و خصوصاً قبل و بعد از غذا و بعد از بیدار شدن از خواب، عادت دهد.

12-                ایثار و از خودگذشتگی در خوردن و بازی کردن را در نزد او محبوب گرداند و به او یاد دهد که احترام برادران و نزدیکان کوچک و بچه‌های همسایگان را رعایت کند.

13-                او را به گفتن شهادتین و تکرار روزانۀ آن عادت دهد.

14-                به او یاد دهد که بعد از عطسه زدن الحمدلله بگوید و همچنان برای شخصی‌که عطسه می‌کند، دعا کند و بگوید یرحمک الله (الله به تو رحم کند).

15-                در وقت خمیازه کشیدن دهانش را ببندد، آن را بپوشاند و صدایش را بلند نکند.

16-                به او یاد دهد که در مقابل کار خیر دیگران تشکر و قدردانی کند. هرچند که ناچیز و کوچک باشد.

17-                پدر و مادرش را به اسم آن‌ها نخواند، بلکه به او بیاموزند که آن‌ها را به لفظ پدر و مادر صدا بزند.

18-                جلو پدر و مادر و بزرگ‌تر از خودش راه نرود و به خاطر احترام گذاشتن به آن‌ها قبل از آن‌ها داخل مکانی نشود.

19-                به او یاد دهند که در پیاده‌رو راه برود نه در وسط جاده.

20-                او را عادت دهند که کثافت و آشغال را بر سر راه‌هانیاندازد، بلکه خار و خاشاک و آشغال را از سر راه بردارد.

21-                به او یاد بدهند با حالت ادب و احترام به دیگران سلام کند و بگوید: السلام علیکم و جواب سلام دیگران را بدهد.

22-                الفاظ صحیح و درست را به بچه تلقین کنند و به او یاد دهند که با زبان فصیح حرف بزند.

23-                به او یاد دهند که در کارهای مباح، از دستورات پدر و مادر و یا بزرگ‌تر از خود پیروی کند.

24-                عناد و لجوج بودنش را معالجه و مداوا کنند و با کمال رغبت و میل او را بر سر حق باز گردانند و اگر خودداری کرد او را مجبور کنند؛ چرا که این برای بچه از ماندن بر سر لجبازی بهتر است.

25-                والدین به خاطر فرمان‌برداری و دور شدنش از کارهای خلاف و ناهنجار از او تشکر کنند و چیزی‌که مورد علاقۀ او است، به عنوان پاداش به او بدهند.

26-                او را از بازی کردن محروم نکند، مادام‌که در جای امنی بازی می‌کند گرچه با شن و ماسه و یا بازی‌های دیگری باشد که لباسش کثیف شود؛ زیرا بازی کردن در چنین مرحله ای  برای بچه ضروری است تا جسم و عقل بچه رشد کند و پرورش یابد.

27-                او را به بازی‌های سالم مانند فوتبال یا بازی با اسباب‌ بازی‌هایی نظیر ماشین و یا هواپیما و امثال آن‌هاتشوق کند و او را از بازی‌هایی که دارای تصویرهای حرام است مانند تصویر انسان و یا حیوان منع کند و یا آن‌ها را در نظرش زشت جلوه دهد.

28-                به او یاد دهند که به مال دیگران به دیده ی احترام بنگرد و دستش را به مال دیگران از جمله اسباب بازی‌ها و یا خوردنی‌ها، دراز نکند. گرچه اسباب بازی برادرش باشد.

 

منبع: گذری بر تربیت فرزندان در اسلام، تألیف: یوسف محمدالحسن، مترجم: عبدالله دارابی.

 

 



[1]-محمد قطب، منهج التربیة الإسلامیة، ج 2.

[2]-محمد قطب، منهج التربیة الإسلامیة، ج 2. 


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.